یکی دیگر از وظایف بسیار مهم والدین در عفافگرایی و تربیت جنسی صحیح فرزندان، حضور سرنوشتسازِ آنان در امور سیاست و حکومت و انتخاب زمامداران است؛ چراکه نقش مسئولان و زمامداران در فرهنگسازی و الگودهی، آنچنان زیاد است که بهفرمودۀ امیرمؤمنان (علیه السلام) مردم به رؤسا و زمامدارانشان بیشتر شباهت دارند تا به پدرانشان. «اَلنّاسُ بِأُمَرائِهِم أشبَه مِنهُم بِآبائِهِم».[1]
شایان ذکر است که والدین گرامی هراندازه هم که خودشان عفیف و پاکدامن و دغدغهمند باشند و همۀ نکات یاد شدۀ پیشین را در تربیت جنسی فرزندان بهدقت رعایت کنند، ولی به هرحال باید بدانند كه با وجود مسئولين بیبرنامه، بیدغدغه و بعضاً بیغيرت، مشكل است فرزندانیݔ پاك و عفيف تربيت نمايند؛[2] بنابراین چارهای جز مشارکت هوشمندانه و برنامهریزی شده و قانونمند در انتخابات و امور سیاسی و اجتماعی وجود ندارد.
بهعنوان مثال، شورای عالی انقلاب فرهنگی، 301 راهکار برایگسترش فرهنگ عفاف در سال 1385 به تصویب رساند که براساس آن 25 نهاد و دستگاه کشور، وظیفه دارند آنها را اجرا کنند که بیشک با اجراییشدن آنها، بسیاری از بیعفتیها و بدحجابیها و بیبندوباریها از جامعه رخت برمیبندد و در چنین فضایی فرزندان بهدرستی تربیت میشوند و از انحرافات اخلاقی مصون میمانند؛ ولی متأسفانه این راهکارها آنگونه که باید، تاکنون اجرایی نشده است! چرا؟! زیرا در مجلس و دولت، دغدغهای جدّی برای اجرای این مصوبه وجود ندارد و این عدم دغدغهٔ جدّی هم بر میگردد به جهل و بیبصیرتی و بعضاً به عدم غیرتمندی برخی از نمايندگان و دولتمردان! که باید برای تغییر آنان وارد عرصه انتخابات گشت و افراد مؤمن و دانا و توانا و غیور را به صحنه آورد.[3]
بررسی در قرآن کریم نشان میدهد که اساساً تمام درگیری انبیاء بر سرِ مسائل سیاسی بوده است.
امام خمینی (رحمه الله) در این باره میفرماید:
شما کدامیک از انبیا را سراغ دارید که در امور اجتماعی، به آنطور حادّش شرکت نکرده و سردمدار نبوده است؟! موسی (علیه السلام) یک شبان با عصایش راه میافتد میرود سراغ فرعون؛ نمیآید توی بازار مسئله بگوید.[4]
آری مسأله، درگیر شدن پیامبران با قدرتطلبان است. دلیل اینهمه اذیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) این بود که بهدنبال بهدست گرفتن قدرت سیاسی بود. قرآن کریم میگوید: علت بعثت انبیاء «درگیری با طاغوت» است،[5] اما بین ما مشهور شده که اخلاق است! البته اخلاق هم در شمار اهداف انبیاء اِلاهی هست، اما یک پیامبر خدا، نخست اصلاح سیاسی جامعه را دنبال میکند و سپس به مسائل اخلاقی و فرهنگی میپردازد؛ چراکه تا قدرت سیاسی، در اختیار انسانهای سالم نباشد، سیاستگذاریها و معیشت و اخلاق و فرهنگ مردم هم اصلاح نخواهد گشت!
به عبارت دیگر چرا پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مدینه، سیاست را بر کار اخلاقی و فرهنگی مقدم کرد؟ چون تا هنگامی که فرمانداران و مسئولانِ صالح و کارآمد و کاردان در جامعه حاکم نباشند و نظامات اجتماعی را درست سیاستگذاری نکنند کارِ اخلاقی و فرهنگی کردن «شوخی» است! اینکه میبینیم حدیث «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ» با اینکه سند محکمی ندارد اینقدر مشهور شده! شاید به این دلیل است که وقتی نام پیامبر (صلی الله علیه و آله) را میشنویم یاد اخلاق بیفتیم نه سیاست!
مشکل انبیاء سرِ درگیر شدنِ آنها با قدرتطلبان بود و الّا کسی بهخاطر درس اخلاق دادن، پیغمبری را نمیکُشد!
متأسفانه امروز واژۀ «قدرت» طوری شده که اگر کسی بخواهد بگوید: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دنبال قدرت سیاسی بودند» باید عذرخواهی کند!
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) یک سیاستمدار بزرگ بود و ما باید برای تبلیغات و تعلیمات دینی در جامعۀ خودمان متأسف باشیم که تصویر دقیق و صحیحی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و کاری که انجام داد و در تاریخ عیناً رخ داده، به مردم ندادهاند.[6]
از آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که راه چاره اساسیِ عفیف گشتن فرزندان و تربیت جنسی صحیح آنان به این است که والدین عزیز هوشمندانه بپا خیزند و با بسیج همگانی و ایجاد تشکلهای خودجوشِ مردمی، با برنامهریزی و حسابشده به دنبال افراد غیور، باتقوا، کاردان و دارای برنامه بروند و بهعنوان تکلیف شرعی از آنها درخواست حضور در صحنۀ انتخابات نمایند تا با راهیابی چنین افرادی به دولت و مجلس و شوراها، دستکم 301 راهکار گسترش فرهنگ عفاف توسط دستگاهها و نهادهای مختلف کشور، اجرایی شود و بدین ترتیب فضای جامعۀ اسلامی از بیعفتیها و انحرافات اخلاقی پاکیزه گشته و غنچۀ زیبایی عفاف و پاکدامنی شکفته گردد. بهعلاوه که همین مسئولین دینمدار و غیرتمند، الگویی خوب و مناسب برای فرزندان ما میگردند؛ زیرا براساس روایت یادشده، مردم (و از جمله فرزندان ما) به مسئولان و دولتمردان بیشتر شباهت دارند تا به آباء و اجداد و والدین خود.[7]
آری این یک سنت و قانون اِلاهی است که تا مردم نخواهند و درصدد تغییر وضع موجود نباشند اتفاق و تغییری رخ نخواهد داد، چنانکه قرآن کریم میفرماید:
[8]
خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملتی) را تغییر نمیدهد، مگر آنکه خودشان تغییر دهند!
بهراستی جایگاه تأثیرگذاری افکار، عقاید، رفتارها، دغدغهها، طرحها و مصوبات مسئولان بر فرهنگ مردم و بر فرزندان ما، جایگاهی بس مهم و بینظیر است و جایگزینی همانند آن وجود ندارد.[9] و بیشک کوتاهی در این امر و سستیورزیدن و یا احیاناً در دقیقه 90 وارد معرکه انتخابات گشتن و از میان نامزدها به یکی رأی دادن، سبب میشود تا برخی افراد بیتقوا و بیغیرت و لیبرال مسلک، با شعار اصلاحطلبی و آزادیخواهی (و بعضاً به مفهوم آزادی جنسی) بر جامعه مسلط شوند، همانگونه که در دوران تسلط اختاپوسی جریان اصلاحطلبی دوم خرداد، فساد و فحشاء در جامعه روزافزون گشت که خود، شاهد آن بودیم بهطوری که هنوز هم آثار زیانبار آن، در جامعه نمایان است![10]
بهعنوان نمونه، روزنامه ایران که روزنامه رسمی دولت وقت بود بهطور معمول در هر شماره، دستکم یک مطلب یا یک موضوع و یا یک تصویر در رابطه با ترویج بیعفتی و بیبندوباری چاپ میکرد و سایر روزنامهها و مجلات زنجیرهای دوم خردادی نیز همینگونه عمل میکردند.[11]
نمونۀ دیگر، اقدامات ضددینی و ضدارزشی حامی دولت وقت، دکتر «سید هاشم آغاجاری» بود که با جسارت تمام در سخنرانی خود در مورخه 29/3/81 در خانه معلم همدان، در برابر دانشجویان، خطبۀ عقد ازدواج را به تمسخر کشید!!
بهراستی دانشجو و جوانی که میبیند استاد دانشگاه مورد علاقه و اعتمادش، خطبۀ عقد ازدواج را مسخره میکند آیا به ازدواج و پیمودن راههای مشروع رغبت نشان میدهد؟!
بیگمان این اقدام توهینآمیز دکتر آغاجاری در گسترش فساد و فحشاء در میان جوانان و دانشجویان بسیار مؤثر بوده است.
و صدها نمونه جنایت مانند اینها، که در دوران تسلط جریان دوم خرداد در این مملکت اسلامی اتفاق افتاد. ای کاش این جمله معروف امام خمینی (رحمه الله) را هرگز فراموش نمیکردیم که فرمود:
تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرالها برسد.[12]
آری، اگر والدین هوشیار نباشند و بهصورت تشکیلاتی برای انتخاب افراد غیرتمند و عفیف و باتقوا و متخصص و کاردان تلاش نکنند باز امکان تسلط جریان اصلاح طلبی لیبرال و دینزدا وجود دارد که قطعاً وضعیت فساد موجود در جامعه از این هم بدتر خواهد گشت، خصوصاً که برخی بهدنبال امضای معاهدات بین اللملی هستند تا تسلط استکبار را برکشورمان تحقق بخشند، همانند امضای سند آموزشی 2030 که مغایر با بسیاری از اصول و ارزشهای دینی میباشد.[13] و بهعکس اگر افراد دینمدار و غیرتمند و دارای برنامه، به مجلس و دولت و شوراها راه یابند شکی نیست که دستکم با اجرای راهکارهای گسترش فرهنگ عفاف (مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی) حدود 40 درصد از بیعفتیها و بدحجابیها رخت خواهد بست و اگر چنانچه اسلامیسازی علوم انسانی نیز تحقق یابد میتوان امیدوار بود که مابقی بیعفتیها و بیبندوباریها که ریشه در علوم انسانی غرب دارد[14] و در دانشگاههای ما سالانه به دهها هزار دانشجو آموزش داده میشود نیز رخت بربندد.[15]
ناگفته نماند بحث گسترش فرهنگِ عفاف، تنها در اجراییکردن راهکارهای مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی خلاصه نمیشود، بلکه این آغاز کار است. بیشک در ادامه، راهکارهای مناسب دیگر و طرحهای عالیتر نیز شایسته است تصویب شود و به مرحلۀ اجرا درآید که از جملهٔ این طرحها، میتوان طرح آموزش «مهارتهای زندگی از منظر آموزههای دینی» را برای بانوان نام برد که همراه است با اعطای مدرک پایان دوره و حقوق ماهیانه، بهویژه برای بانوان خانهدار.[16] چراکه به اعتقاد برخی از جامعهشناسان، خانهداری، نوعی مشارکت اقتصادی است؛ زیرا سیزده ارزش کار اقتصادی در خانه است که اگر زن در خانه انجام ندهد شوهر مجبور است برای انجام آن کارها، چند نفر را استخدام کند.[17]
[1]. بحار، ج75 (یا79) ص46، تحف العقول، ص208 عربی.
[2]. شایان ذکر استکه والدین از هنگام انعقاد نطفه تا دوران بلوغ و جوانی، تمام فضای زندگی فرزند را تحت مدیریت دارند و علی القاعده باید بیشترین تأثیرگذاری را بر اعتقادات و اخلاق و رفتار فرزندشان داشته باشند ولی در عین حال حدیث شریفِ «اَلنّاسُ بِأُمَرائِهِم أشبَه مِنهُم بِآبائِهِم» خاطرنشان میکند حاکمان و مسئولان - با اینکه مستقیماً با فرزندان و افراد جامعه ارتباط ندارند ولی - تأثیرشان بر افراد جامعه بیش از پدر و مادر است! چرا؟! زیرا حاکمان و مسئولان اولاً در مَرئا و منظر مردم بوده و در معرض الگو قرارگرفتن هستند و ثانیاً آنان نظم اجتماعی را تعریف میکنند و همین نظامات اجتماعی است که بیشترین تأثیر را بر اخلاق جامعه دارد. اگر نظامات اجتماعی بر روی اخلاق و اعتقادات مردم تأثیری نداشت، دلیلی وجود نداشت که ما بگوییم مردم به حاکمان، بیش از پدر و مادرِ خود شبیه هستند، با وجود اینکه پدر و مادر، مدیریت تمام ابعاد شخصیتی فرزند خودرا بهدست دارند و بنابراین باید بیشترین تأثیر را داشته باشند، و حال اینکه چنین نیست و بهفرمودۀ امیرمؤمنان (علیه السلام) : تأثیر حاکمان بر آدمها بیشتر از پدر و مادرهاست! (ر.ک: رجانیوز، شناسه خبر: 257719 «نظم اجتماعی، بیشترین تأثیر را بر اخلاق جامعه دارد»).
[3]. اگر چنانچه جامعه اسلامی از کمبود مدیرانی شایسته، انقلابی، متعهد، کاردان، پاکدست، پاکدامن، جهادگر و غیور در رنج است باید همگان به پا خیزند و برای تربیت مدیرانی اینچنینی تلاش کنند و شکی نیست که این مهم بیشتر از عهده مادران باایمان بر میآید تا فرزندانی همانند امام خمینی، مقام معظم رهبری، سید حسن نصرالله، شهید مدرسها، رجاییها، چمرانها، باکریها، همتها، کاوهها، تهرانی مقدمها، احمدی روشنها و ... را تربیت کرده و تحویل جامعه بشری دهند.
[4]. صحیفه امام، ج15، ص213.
[5] . لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ 25حديد ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری میکند بیآنکه او را ببینند؛ خداوند قوی و شکستناپذیر است!
[6]. برگرفته از بیانات حجت الاسلام پناهیان، منبع: خبرگزاری رسا http://www.rasanews.ir/print/464090 8 آذر1395.
[7]. در بررسی نامۀ ماندگار شهيد «امين» که در جلد یکم درسنامه عفاف آمده، به اين نكته مهم برمیخوریم که پدر و مادر این شهید هر دو درسخوانده، پزشک و دارای افکار غربی بودند (و به همین دلیل برای رهایی فرزندشان از تنهایی، دخترخاله 17 سالهاش را در بحرانیترین دوران زندگی، به فرزندخواندگی پذیرفتند) ولی وجود رهبران و دولتمردان شایسته، سبب شد تا این نوجوان عزیز، از آنان الگو بگیرد و خود را از آلودگی بهدور دارد و با رفتن به جبهه، به مقام عظمای شهادت نائل گردد.
[8]. رعد(13) آیه 11.
مقام معظم رهبری در دیدار دانشگاهیان سمنان فرمودند: مطلبی که من میخواهم به شما عرض کنم، حول و حوش یک آیهی قرآن است. آیهی معروفی است: تغییرات به دست شماست. کلید تحولات اجتماعی و تحولات عظیم در دست شماست؛ مضمون آیه این است. یک جای دیگر در یک دایرهی محدودتر میفرماید: این آیه، پسرفت را میگوید. خدای متعال پسرفت را نصیب هیچ کشوری نمیکند، مگر خودشان به دست خودشان بکنند. تغییرِ موجبِ پسرفت را خودِ ملتها به وجود میآورند. و شبیه این مضمون در آیات متعدد دیگری هم هست که مرجعش به همین است. (18/8/1385)
[9]. رهبر انقلاب فرمودند: روشنفکران، نخبگان، علمای دینی، فعالان سیاسی و در رأس همه، حکومت و حاکمان، قطبهای تأثیرگذار در فرهنگ ملتها هستند که هم توانایی تقویت فرهنگ و هم زمینه تضعیف و یا انحطاط آن را دارند. (23/3/90). متأسفانه وقتی رئیس جمهور این مملکت، در مورخه 4 فروردین 96 با دختران بدحجاب و بیعفت، عکس یادگاری میگیرد دیگر چه انتظاری میتوان داشت که دختران به عفاف و حجاب روی آورند و آنرا یک ارزش والا تلقی کنند. بیشک این اقدام رئیس جمهور، و اقداماتی همانند آن، تمام ارزشهای دینی در حوزه عفاف و حجاب و حیا و غیرت را پایمال میکند!
[10]. در همینجا لازم است یادآور شویم که شایسته است شورای محترم نگهبان، قوانین و مقرراتی را تصویب نماید تا در انتخابات هر کسی نتواند کاندید شود بهویژه برای تصدی پست ریاست جمهوری! چهطور میشود که وقتی که ما میخواهیم فرزندمان را در مدرسهای ثبت نام کنیم ابتدا از معلماش جویا میشویم که چگونه است؟ آیا اهلیّت دارد یا ندارد؟ برنامهها و طرح تدریساش چیست؟ و یا هنگامی که تصمیم میگیریم یک پروژه اقتصادی را به کسی بسپاریم بسیار دقت میکنیم که برنامههایش چیست؟ ولی وقتی نوبت به نمایندگی مجلس و بهویژه ریاست جمهور میرسد حساب و کتاب آنچنانهای برای ثبتنام نباشد؟! و حال اینکه سرنوشت چندین سالهٔ میلیونها انسان را در زمینههای مختلف میخواهیم به او بسپاریم بدون اینکه دیدگاهها و برنامهها و تخصص و توانمندی او را مدنظر آوریم! چه نیکوست شورای محترم نگهبان همانگونه که از نامزدهای مجلس خبرگان، آزمون اجتهاد میگیرد از نامزدهای ریاست جمهور نیز آزمون بگیرد آنهم آزمونی سخت از قانون اساسی و از منشور روحانیت و وصیتنامه امام خمینی و بخشهایی از صحیفه امام و از چشماندازها و اسناد بالادستی و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و...؛ چراکه جایگاه ریاست جمهوری بسیار والاتر است از یک عضو مجلس خبرگان! و همچنین اعلام کند نامزدهای ریاست جمهوری یکسال قبل از انتخابات، برنامههای دقیق و شفاف و کارشناسیشدهٔ فرهنگی، هنری، ورزشی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی خود را براساس اسناد بالادستی و مطابق با قانون اساسی و آموزههای دینی، تدوین و راهکارهای اجرایی آنرا ارائه کرده و در اختیار شورای نگهبان قرار دهند و شورای نگهبان نیز آن برنامهها را در اختیار کمسیونهای تخصصی و کارشناسان زبده گذاشته و به صحت و سقم آنها بپردازند و برای اطمینان از تقلب و کپیبرداری و یا عدم توهمی بودن برنامهها و راهکارها، جلساتی کارشناسی با نامزدها برگزار نماید و آنگاه در ایام انتخابات، تعدادی از برترین و انقلابیترین و پاکترین و بابرنامهترین و توانمندترین را تأیید صلاحیت نموده و آنها را در معرض رأیگیری و انتخاب مردم قرار داده و بدینترتیب مردم به برنامههای مشروع و درست نامزدهای انقلابی، متدین و کاردان رأی بدهند -نه به شکل و قیافه آنها، و به القاب و کنیهها و عنوانها- و البته همین برنامههای مدون و مستند به اسناد بالادستی برای موفقیت و یا عدم موفقیت فرد انتخابشده در دوران تصدی میتواند ملاک قرارگیرد و در صورت ناکارآمدی و یا تخطی از برنامههای ارائهشده، استیضاح و عزل گردد. آری این شیوه و اینگونه ریلگذاری توسط شورای محترم نگهبان، سبب میشود نامزدهای این جایگاه، سالها قبل از ورود به این عرصه، بر علم و توانمندی خود بیافزایند و با مطالعه و تحقیق فراوان و مشورت با کارشناسان خبره و ارائه برنامههای جامع، در این میدان وارد گشته و در راستای اهداف والای قانون اساسی، گامهای بلندی برای پیشرفت کشور بردارند. و البته اینگونه ریلگذاری سبب میشود تا لیبرالها نتوانند در این رقابت ورود پیدا کنند و بر شریانهای جامعه تسلط یابند چرا که امام خمینی بصیر و دانا فرمودند: «تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرالها برسد». و قطعا امام (رحمه الله) این را تنها برای خودش نگفته بلکه وظیفهٔ همه مردم و دستاندرکاران و بهویژه شورای محترم نگهبان را هم مشخص کرده است. و اساساً این تفکر که در انتخابات باید کاندیدای همه سلایق و از جمله سلایق لیبرالی حضور داشته باشد اشتباهی بزرگ است و با فرمایش امام خمینی (رحمه الله) مغایرت دارد.
[11]. شایسته است این مطالب از آرشیو روزنامههای دوم خردادی جمعآوری و در قالب کتاب در دسترس عموم مردم قرار گیرد تا مردم بدانند جریان لیبرالی و اصلاحطلبی و آزادیخواهی دوم خرداد چه بر سر دین و آیین و ارزشها آوردند.
[12]. صحیفه امام خمینی، ج21، ص286. در همین جا بد نیست دو سؤال بسیار ساده از شورای محترم نگهبان و نهادهای انقلابی و امنیتی داشته باشیم. سؤال اول: آیا امام راحل این مطلب را تنها برای خودش گفته یا وظیفه شورای نگهبان و نهادهای انقلابی و امنیتی را هم مشخص کرده است؟! سؤال دوم: آیا اصلاح طلبها، لیبرال نیستند؟! چراکه تمامی افکار و اندیشهها و عملکردها، حاکی از آن است که فرقی بین آنها نیست؛ و حتی اگر روزی برسد که افرادی تحت عنوان اصولگرایی همان افکار و عملکردهای لیبرالی را داشته باشند باز هم باید از بدنهٔ مدیریت نظام حذف گردند.
[13]. سند آموزشی بین المللی 2030 در واقع کاپیتالاسیون آموزشی-فرهنگی میباشد؛ این سند متأسفانه توسط دولت یازدهم بهطور مخفیانه و بدون اطلاع مجلس و با غفلت شورای عالی انقلاب فرهنگی به امضا رسید و خوشبختانه در مورخه 17/2/96 با مخالفت شدید مقام معظم رهبری مواجه گشت. ایشان در بخشی از سخنان خود فرمودند: «این سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو و این حرفها، اینها چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند شانهاش را زیر بار اینها بدهد و تسلیم اینها بشود! به چه مناسبت یک مجموعهٔ بهاصطلاح بینالمللیای -که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای بزرگ دنیا است- این حق را داشته باشد که برای کشورهای مختلف، برای ملّتهای گوناگون، با تمدّنهای مختلف، با سوابق تاریخی و فرهنگی گوناگون، تکلیف معیّن کند که شما باید اینجوری عمل کنید؟ اصلِ کار، غلط است. اگرچنانچه با اصلِ کار شما نمیتوانید مخالفت بکنید، حدّاقلّش این است که بِایستید بگویید جمهوری اسلامی خودش ممشیٰ دارد، خطّوربط دارد، ما سندهای بالادستی داریم، ما میدانیم باید در زمینههای آموزش، پرورش، اخلاق، سبک زندگی چهکار کنیم؛ احتیاج به این سند وجود ندارد. اینکه ما برویم سند را امضا کنیم و بعد هم بیاییم شروع کنیم بیسروصدا اجرایی کردن، نخیر، این اصلاً مطلقاً مجاز نیست».
آری طبق این سند، هرنوع تربیت دینی خلاف حقوق بشر است و براساس آن، در مدارس ما همجنسبازان میتوانند کلاس آموزشی داشته باشند! (ر.ک: کیهان، کدخبر: ۱۰۰۲۴۵ مورخه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵).
در بخشی از این سند، حمایت از خانواده گنجانده شده است که به ظاهر چیز خوبی است! ولی میبینیم که تعریف آنها از خانواده متفاوت است؛ مثلا آنها دو مرد را که با هم ازدواج کردهاند یک خانواده تلقی میکنند و خواستار حمایت از آن هستند! و حال اینکه از نظر اسلام این افراد لواطکار قلمداد شده و مجازاتشان اعدام است.
و همچنین است سند بین المللی «تربیت جنسی» International Technical Guidqnce on Sexuality Edacation که برای آموزش در کشورهای مختلف جهان تهیه و تنظیم شده است؛ این سند در سال 1395 توسط برخی از کارشناسان دانشگاه فردوسی مشهد ترجمه شد و در جلسات کارگروه عفافگرایی و تربیت جنسیِ «پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی» زیر نظر دکتر سعیدی رضوانی مورد نقد و بررسی قرار گرفت. برآورد این است که این سند اگر بخواهد در هر کشوری پیاده شود دیگر چیزی از ارزشهای دینی و حیا و عفاف و پاکدامنی باقی نخواهد گذاشت!
[14]. از آنجا که علوم انسانی غرب، در مبانی و اصول و راهکارها، سکولار بوده و از وحی اِلاهی (که برگرفته از علم مطلق و محیط بر شبکۀ بسیار گستردۀ هستی است) منقطع میباشد هرگز نمیتواند سعادت انسان در دنیا و آخرت را تأمین نماید.
[15]. واقعیت این است که کارشناسان علوم انسانی غرب در جای جای این مملکت حضور دارند و نظرات کارشناسی آنها در بسیاری از موضوعات، مغایر با آموزههایی دینی و از جمله عفافگرایی است بنابراین تا اسلامیسازی علوم انسانی محقق نشود همواره با گسترش بیعفتی و انحرافات جنسی مواجه خواهیم بود.
[16]. لازم به یادآوری است که مهارتهای زندگی از منظر آموزههای دینی، مباحث فراوانی را شامل میشود که سلسله مباحث عفافگرایی و تعلیم و تربیت جنسی از منظر آموزههای دینی، تنها بخشی از آن مباحث است، مباحث دیگر عبارتند از: مهارت همسرداری و فرزندپروری، اقتصاد خانواده، بهداشت ازدواج، کمکهای اولیه، آمادگی جسمانی، طب سنتی، آشپزی و سفرهآرایی براساس تغذیه سنتی، و از همه مهمتر آموزش عقاید اسلامی است؛ چراکه بسیاری از اختلافات و مشکلات درون خانوادهها به یکی از این مباحث مرتبط میشود که در اثر ناآگاهی، پدید میآید و حال اینکه اکثر این مباحث در قرآن کریم و روایات اسلامی آمده است. ناگفته نماند که اجراییکردن این طرح؛ یعنی سرمایهگذاری برای نظام اسلامی؛ چراکه هدایت جامعه، به تربیت والدین و بهویژه مادران بستگی دارد تا برای تربیت فرزندانی همانند امام خمینی ؟ره؟ از یکدیگر سبقت بگیرند و رشد و تعالی غیرقابل وصف نظام اسلامی را رقم بزنند و هم اینکه الگوی همه خانوادههای جهانیان شوند. البته آموزش این مباحث (با اندکی بازنگری) در قالب رشتۀ تحصیلی «مدیریت خانواده» نیز قابلیت تحقق دارد.
[17]ـ قدس، 7/5/82، ص12. (دکتر افروغ، جامعهشناس و استاد دانشگاه تربیت مدرس).
ناگفته نماند که متأسفانه با سیاستگذاریهای نادرست، هم اکنون بیش از 60 درصد پذیرش دانشگاههای کشور از میان بانوان میباشد که این سبب میشود تا جامعۀ ما در آینده با مشکلات بسیار جدی مواجه شود که حتی به سود بانوان نیز نمیباشد! زیرا علاوه بر بالا رفتن سن ازدواج، تجربه نشان داده که آنان با مدارک عالیشان، حاضر به ازدواج با آقایان کمسوادتر از خودشان نیستند و به فرض اینکه ازدواج کنند بهخاطر عدم کفویت، با مشکلات فراوان اخلاقی و ناسازگاری روبهرو خواهند شد که اغلب به جدایی و طلاق میانجامد. و مشکل دیگر اینکه در آینده آنان به دلیل برخورداری از تخصصهای بالا، بیشترِ شغلهای مهم را بهدست خواهند گرفت و رتبۀ مردان بعد از آنان خواهد بود که این نیز افزون بر مشکل ازدواج، مشکلات فراوان اجتماعی دیگر در پی خواهد داشت. و از همه مهمتر به نظر میرسد که ادامۀ این رویه بر خلاف دستور قرآن باشد. زیرا قرآنکریم برای اینکه زندگیها پا بگیرد و بخوبی اداره شود، مدیریت خانواده را به مردان سپرده است. آنجاکه فرموده: . حال مردانی که از نظر سواد و مدرک تحصیلی و شغل و درآمد و موقعیت اجتماعی پایینتر از زنان خود باشند با این احساس حقارت چگونه میتوانند زندگی را مدیریت کنند؟! این مشکلات، واقعیتهایی است که دود آن در درجۀ اول به چشم زنان میرود و در آینده، جامعۀ ما را با بحران عظیم اجتماعی مواجه خواهد کرد. و اینها نیست جز سیاستگذاریهای نادرست برخی از مسئولان و دستاندرکاران براساس آموزههای علوم انسانی غرب.
لازم به یادآوری است که دین مبین اسلام فعالیت اقتصادی زنان را پذیرفته است ولی حدّ و حدود آن در سیاستگذاریها با توجه به مؤلفههای دیگر، از جمله آیه یاد شده، آنهم برای مصلحت زنان و سپس خانواده و اجتماع، جای بررسی بیشتر دارد. افزون بر مشکلات یاد شده، مسئلۀ سربازی آقایان و تحقیرهای پیرامونی آن، و نگرانیهای پیوسته برای سربازی و فاصلۀ تحصیلی و به تأخیر افتادن اشتغال؛ بالا بودن آمار مرگ و میر مردان در حوادث و تصادفات؛ بالا بودن آمار زندانیان آقایان و اکثریت معتادان؛ اختصاص بیشتر استخدامیها به بانوان به جهت اطاعتپذیری و دستمزد اندک و... در آینده نتایج ناگوار و وحشتناکی را در پی خواهد داشت که به برخی اشاره گردید. برخی دیگر نیز هم اکنون قابل مشاهده است و آن وجود 800هزار پیر دختر میباشد که با شرایط کنونی جامعه، امکان ازدواج آنان بسیار بسیار اندک است و حال آنکه نیاز به همسر دارند! و با توجه به شرایط کنونی، آیا میتوانند تا پایان عمر عفاف بورزند و پاک بمانند؟! و اگر برخی پاک نمانند چه فجایعی اتفاق خواهد افتاد؟!
تهیه و تنظیم :
حق نشر محفوظ / با ذکر منبع بلامانع
موضوعات مرتبط: . :: درســــــــنامه عفـــــــــــاف :: . ، خانواده و مراقبت های جنسی فرزندان ، تربیت جنسی فرزند در آستانه ازدواج، 17 سالگی به بعد
برچسبها: تربیت جنسی , تربیت جنسی فرزندان , خانواده و مراقبت های جنسی فرزندان , انتخابات , عالم سیاست آیتالله سبحانی | سند 2030 باید ابطال شود!...
ما را در سایت آیتالله سبحانی | سند 2030 باید ابطال شود! دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : efaf-amin بازدید : 158 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1396 ساعت: 18:10