یكی دیگر از موانع مهرورزی میان همسران التزام به افكار و عقاید فِمینیستی است. فمینیستها وجود امری بهنام «طبیعت زنانه» را انكار میكنند و قائل به مشابهت میان زن و مرد هستند و حال آنكه هریك از جنس زن و مرد، هویت، قابلیتها، استعدادها و تواناییهای خاص خود را دارد[1] كه شكوفایی و به كارگیری هریك از این استعدادها بر شیرینی زندگی و روابط صمیمی میان زن و شوهر میافزاید.
به عنوان نمونه «جان استوارت میل» كه یكی از ایدئولوگهای فمینیسم لیبرال است در كتابِ «انقیاد زنان» صراحتاً منكر وجود طبیعت زنانه گردیده و میگوید: «آنچه امروزه به نام "طبیعت زن" نام برده میشود یك چیز كاملاً ساختگی است».[2]
فمینیسم به عنوان یك جنبش اجتماعی، چون خواهان فعالكردن زنان در عرصة كار و تولید بود، به شدت مورد استقبال سرمایهداران صنعتی و تجاری قرار گرفت؛ زیرا با بالارفتن میزان نیروی كار، امكان تولید و سودافزایی و انباشت سرمایه نیز بیشتر میشد. اصولاً بورژوازی اروپا مروّج ایدههای فمینیستی بود؛ زیرا استفاده از نیروی كار زنان در كارخانهها و معادن و كارگاهها و بهرهگیری از جاذبههای جنسی آنها، موجب افزایش تولید و فروش كالاها میگردید. به علاوه آنكه حضور بیقید و بند زنان در سالنها و كانونهای فعال تجاری یا سیاسی-فرهنگی به ارضای راحتتر امیال شهوتمدارانة سرمایهداران صاحب زر و زور بسیار كمك میكرد.
درواقع اغلب اشراف و رباخواران و بانكداران و صاحبان صنایع در اواخر قرن هجدهم و آغاز قرن نوزدهم، میل زیادی به فسق و فجور در محافل و سالنها و كلوپها داشتند و حضور گسترده و فعّال زنان به عنوان كارگر و پرستار و یا حتی معلم در كارخانهها و منازل سرمایهداران، به تشفّی امیال شهوانی آنان كمك میكرد.[3]
خلاصه آنكه فمینیسم زنان را یا در كارخانهها تعریف میكند و یا در پشت ویترین روسپیخانهها كه با كمال أسف رگههای آشكار و پنهان آن نیز در كشور ما در بسیاری از بخشها و دوائر دولتی و صدا و سیما و كوچه و بازار و خیابان و ... كم و بیش نمایان است كه خواه ناخواه آنها را به انحرافات اخلاقی میکشاند و در روابط صمیمی میان همسران تأثیر منفی میگذارد و ممكن است بهجدایی و فروپاشی خانواده بیانجامد و بنابراین راهی جز مبارزه با افكار فمینیستی وجود ندارد و این نیز مجلس و دولتی باغیرت میطلبد كه بهیاری خدا، مدرنیته و سبک زندگی غربی و یکی از میوههای تلخ آن یعنی فمینیسم را به زبالهدان تاریخ افكند.
[1] . در این زمینه ر.ک: کتاب زن، محمد حکیمی.
[2]. مبانی نظری غرب مدرن، ص169.
[3]. مبانی نظری غرب مدرن، ص168.
تهیه و تنظیم : کانون فرهنگی تبلیغی امین
حق نشر محفوظ / با ذکر منبع بلامانع
آیتالله سبحانی | سند 2030 باید ابطال شود!...
ما را در سایت آیتالله سبحانی | سند 2030 باید ابطال شود! دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : efaf-amin بازدید : 178 تاريخ : پنجشنبه 11 بهمن 1397 ساعت: 15:18